بی یا

داستان ها، و یادداشت های محمد حسینی

چهارشنبه، مهر ۰۶، ۱۳۸۴

نویسنده « آبی تر از گناه » در گفت و گو با مهر

خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و ادب : محمد حسینی ، نویسنده و منتقد ادبی سال گذشته کتابی با عنوان « آبی تر از گناه » را منتشر کرد . فضای این رمان اندکی از روزگار معاصر ما فاصله دارد و در اواخر دوران قاجار اتفاق می افتد . به بهانه انتشار این کتاب و با موضوع " معاصر نویسی و مشکلات آن" ، گفت و گویی با او انجام داده ایم که می خوانید

مهر : ماجراهای رمان « آبی تر از گناه » در دوران معاصر اتفاق می افتد برای نوشتن از زمانه ای که مردم آنرا لمس کرده اند چه مشکلات و دشواری های وجود دارد ؟

محمد حسینی : معاصر نویسی به نیت آگاهی بخشی چیز تازه ای نیست ، البته ازمنظرنیت و اهداف ، اگرنه هرزمانه ای فرم های مناسب خود را می طلبد که بحثی بدیهی و تکراراست. مطمئنا آثارنویسندگان قرون گذشته هم متاثراز اتفاقات زمانه خود بوده است. البته این اتفاقات گاه می تواند به ننوشتن از روزگار خود و پنا بردن به ایام کهن منجر شود. اتفاقی که افتاده و می افتد به هر حال به هیچ وجه نمی توان مثلاعصیان شعرحافظ به زمانه خود را انکارکرد یا تلاش های فردوسی و مولوی و سعدی را برای ارتقای بنیادین فرهنگ اجتماعی وقت نادیده گرفت. « تاریخ بیهقی » و « سفرنامه ناصرخسرو»، کم و بیش به مثابه یک نهضت فرهنگی است ؛ نهضتی درمسیردیدن و آگاهی دادن ومسلما درادامه این دو : ارتقاء یافتن و این همان چیزی است که پس ازفرازو فرودها و وقفه های گاه بسیار طولانی درعصرما ، سرانجام به هنجار نزدیک شده است. طالبوف ، میرزا حبیب اصفهانی و زین العابدین مراغه ای ، ازهمین منظر آغاز می کنند و برای همین نوشته های آنان سفر نامه هایی "دن کیشوت" وار است ، البته به قصد شناخت جامعه و یافتن راهکارهای خارج کردن آن از رکود

مهر : اگر به ادبیات مشروطه نگاه کنیم این جریان را به خوبی می بینیم اما این همه حس نا امیدی که در این آثار دیده می شود برای چیست ؟

حسینی : همه امیدها به اصلاح امورکه با اقدامات "عباس میرزا"و"امیرکبیر"، شکل گرفته بود در این دوره ناگهان برباد می رود ؛ اما این بار نویسندگان همچنان در صحنه می مانند. توجه به ادبیات اقلیمی از جلوه های قابل بحث این دوره است. مشهورترین آثار ادبی و معاصردرهمین دوره اتفاق می افتد. نویسندگان فرصت می یابند تا تجزیه تحلیل کنند و عمیق تر بنویسند. مخالفت با جنبش چپ که درماجرای کودتا متهم به سکوت و کناره گیری شده بود، به خاستگاه خلق آثار تبدیل می شود

مهر : با وقوع انقلاب به نظر می رسید مشکلاتی که در دو دهه قبل برای معاصر نویسی و جریان رئالیسم اجتماعی وجود داشت باید از میان برداشته شود و لی عملا اینگونه نشد ، علت چه بود ؟

حسینی : انقلاب همواره خاستگاه اتفاقات غیر منتظره ، اما عموما کوتاه مدت است؛ صف های طولانی مقابل کتابفروشی ها ، هیاهوی کتابهای جلد سفید، رفع سانسور، رونق روزنامه ها و ... تغییری است که بازار کتاب و فرهنگ پس از انقلاب تجربه می کند. احساس نیاز به کتاب در این دوره چنان شدید است که هرنوشته ای به صرف نشر به فروش می رسد و بدیهی است بخش عمده ای از این نوشته ها مسائل روزاست ، از خاطرات زندان و تبعید بگیرید تا داستان های مقاومت و ایثار و غیره. بدیهی است که کتاب هایی که در رژیم گذشته اجازه چاپ نیافته بودند، چاپ می شوند، خریده می شوند و به خانه مردم وارد می شوند. کنجکاوی و عطش فرو می نشیند و بعد هم اوضاع جور دیگری می شود. شرایط سخت تر شده است ؛ فراموش نکنیم که نویسندگی به هرحال شغل است و شغل باید درآمد زا باشدتامخارج زندگی تامین شود. نخریدن کتاب معاش نویسندگان را با مشکل روبرو می کند. متاسفانه مردم ما اهل کتاب نیستند و این یک مصیبت موروثی است. کتاب فقط چند برگ کاغذ وجلد وغیره نیست ؛ کتاب یعنی دانش وآگاهی وارتقای فرهنگی .کتاب که نباشد اشتباهات ، برداشت های غلط ، تعصب بیجا، تمامیت خواهی، بی اعتنایی و رکود فزونی می گیرد. ازسوی دیگرجریان خودی وغیرخودی پا به عرصه می گذارد وتلاش می کند شرایط رابرای غیرخودی ها سخت وسخت تر، کند. برای همین است که کم ترنویسنده مستقلی رامی توانید پیدا کنید که مسافرکشی،کارگری، دستفروشی یا شغل های دیگرراتجربه نکرده باشد. هیچ کس نمی تواند منکرشودکه مثلا تلویزیون برای سالها اسامی شاملو، ساعدی ، هدایت ، گلشیری ،علوی ودیگران را نادیده می گرفت

مهر : البته در این سالها هم آثار قابل اعتنای زیادی منتشر شده اند ، اینطور نیست ؟

حسینی : البته همیشه افرادی از این موانع می گذرند واینها که گفتم به هیچ وجه به معنای دربست درانحصار بودن ادبیات معاصر نیست. من وضعیت عمومی را گفتم ، وضعیتی که سالها فیلم "روز واقعه"(شهرام اسدی ) را به عنوان موثرترین و موفق ترین فیلم مذهبی پخش می کند ، اما به نویسنده فیلمنامه اش (بهرام بیضایی) اجازه کار نمی دهد. اوضاع غریبی است ! از سویی بهترین نویسندگان ، فیلمسازان وهنرمندان کشوربه بهانه های مختلف ازکاربازداشته می شوند و از سوی دیگر مدام نسبت به وضعیت فرهنگ جامعه ابراز نگرانی می شود، غافل از این که این ها رابطه مستقیم دارند

مهر: نویسنده هم بر آمده از جامعه است ، از شرایط اجتماعی متاثر می شود و این شرایط بر او تاثیر می گذارد ، تکلیف نویسنده چیست ؟

حسینی : ساده است ؛ هیچ ، نویسنده هم انسان است ، اما چه کسی به این مطلب اهمیت می دهد . متاسفانه جامعه ما جامعه ای ریا کار است. در جامعه ما دروغ از ابزارهای زندگی است و کلاه برداری و فریبکاری به کسوت ضرورت در آمده است. ژست گرفتن و ظاهر سازی و نمایش در اوج بودن چنان برای ما حیاتی شده است که یک اعتراف ساده به اشتباه گاهی از مردن سخت تر به نظر می رسد. ماجرا به یک سال و ده سال و صد سال مربوط نمی شود ، ریا کاری فاجعه ای ریشه دار و سنتی است. آرمانی بودن نویسنده و نویسندگی از جمله جلوه های این فاجعه است . غافل از این که دشوار است در جامعه ریا کار، نویسنده آلوده ریا نشود. جامعه کجا و کسی به نویسنده ها امتیازی داده است تا در مقابلش از آنها انتظار فداکاری های عجیب و غریب داشته باشد، انتظارداشته باشد ، همه چیز را بدانند ، همیشه درست رفتار کنند، فقط برای دل بنویسند، فرهنگ را برهرچیزی مقدم بدانند، کوچکترین تمایلی به لذت نداشته باشند و به روی همه لبخند بزنند ؟